نوشته شده توسط : بددهن

امروز از خودم خوشم اومد ،این دقیقا اتفاقیه که زیاد تو زندگیم نمیفته، ولی امروز دیدم آدمای محدودی هستن که به حرفام گوش میدن وبهش فکر میکنن. همین کافی بود از خودم خوشم بیاد و بیشتر از خودم، از اون دوتا آدم محدود بیشتر خوشم اومد!

آه یک روز همین آه تو را میگیرد...

دچار آه گرفتگی شدم،آه گرفتگی شبیه ماه گرفتگیه،صورت آدمو زشت میکنه ؛بدیش هم اینه که فقط خودت میبینیش!

زندگی قصه ی تلخی است

تلخ تر از زهر

بار دگر روزگارچون شکر آید

بوی گه و سوسن و

از همه زندگیم بوی عرق می آید

 





:: موضوعات مرتبط: پرت و پلا , ,
:: بازدید از این مطلب : 407
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : جمعه 15 بهمن 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

/weblog/file/img/m.jpg
تجسم در تاریخ : 1389/11/17/0 - - گفته است :
خیلی هم باهات حال نمیکنم عمو مهدیا ولی اینو به خودت نگیر ...

تو یکی از بهترین حادثه های زندگیم بودی ..
قبلاهم گفته بودم ..

و خاطراتی رو که باهات دارمو فراموش نمیکم . مخصوصا روزی که بعد از اون تابستون مزخرف تو رو تو راه پله های آموزش دیدم و ازت پرسیدم کجایی ؟ چیکار میکنی ..؟
تو هم با مکث گفتی هیچی منم خونه ام ، اومدم بیرون ....
و روزهای بعدش تو خوابگاه و خاطرات 3 نفره من - تو - و رضا ...
و باقی_ قضایا ، چه دلسترهایی که نزدیم ..

و کلی خاطره ی دیگه ...

اینارم به خودت نگیر بابا کچل ،


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: