مادرم بسان آهنگی قدیمی
فراموش شد
و من در لفاف قطعنامه ی میتینگ بزرگ متولد شدم
تا با مردم اعماق بجوشم و با وصله های زمانم پیوند یابم
تا بسان سوزنی فرو روم و برآیم
و لحافپاره ی آسمان های نا متحد را به یکدیگر وصله بزنم
پی نوشت: میخواستم به مناسبت تولد احمد شاملو چیزی بنویسم ولی وقتی این قسمت از شعر حرف آخر رو خوندم دیگه هیچی به ذهنم نرسید.
:: موضوعات مرتبط:
کیمیای سعادت ,
,
:: بازدید از این مطلب : 444
|
امتیاز مطلب : 103
|
تعداد امتیازدهندگان : 33
|
مجموع امتیاز : 33